ماهنامهی پیام ما متعلق به صندوق تعاون کشور اردیبهشت 86
مقدمه
اتاق فکر یکی از واژههای است که این روزها بسیار آن را میشنویم و در بسیاری از سازمانها اقدامات متعددی برای ایجاد این اتاق انجام شده است. ولی راهاندازی این اتاق بدون شناخت کافی آن، خود مصداق بارزی از بیفکری است.
اتاق فکر یکی از ابزارهای آفرینندگی برای حل مساله و توسعهی خلاقیت در هر سازمانی میباشد. مکانی برای اندیشیدن به یک مساله یا موضوع، بدون حضور عواملی که مانع آزاد اندیشی و یا محدودیت میشوند مانند ملاحظات سیاسی یا اعمال قدرت مدیران ارشد.
اتاقهای فکر به دور از تنشهای رسمی موجود در فرآیند قانونی سیاستگذاری و روزمرهگیهای اجرایی، به تدوین و انعکاس پیشنهادهای سازنده و خلاقانهی خود میپردازند و با نوآوری فضای سیاستگذاری و تصمیمگیری را از یکنواختی خارج میکنند.
تاریخچهی اتاق فکر:
در اوایل قرن بیستم (1915-1910) مراکزی در اروپا و آمریکا تشکیل شدند که هدف عمدهی آنها ارائهی مشاوره به دولتها بود. اما تاسیس اتاقهای فکر به شکل رسمی به نیمههای قرن بیستم بر میگردد. بعد از جنگ جهانی دوم، نیروی هوایی آمریکا اولین اتاق فکر رسمی را با عنوان "اندیشگاه رند" در سال 1947 با هدف تدوین سیاستهای نظامی تاسیس کرد. در دههی 1960 واژهی اتاق فکر، ایجاد ارتباط بین دانش و قدرت بود. از آن زمان به بعد تعداد اتاقهای فکر در جهان رشد چشمگیری پیدا کرد.
ضرورت اتاق فکر:
یکی از آسیبهای جدی در حوزهی مدیریتی گرفتار شدن مدیران تصمیمگیر در گیرو دار مسایل جاری و اجرایی است که به شکل روالمندی با شرکت در جلسات و پاسخگویی به مراسلات، چندان فرصت تفکر و اندیشه نمییابند و در خوشبینانهترین حالت، اگر هم فرصت این کار را بیابند در تصمیمگیری، تکیه بر تفکر منفرد چندان تضمینی برای موفقیت ندارد. بنابراین لازمهی عبور از این چالش، ایجاد ساختاری است که بتوان از طریق آن فکر را غنی و بارور ساخت.
اگر مدیران در گذشته صرفاً با تکیه بر دانش خود حلقهی محدود مشاوران به ادارهی امور عمومی سازمان همت میگمارند، اینک با بهرهگیری از چنین سازهای میتوانند به ادارهی عمومی امور بپردازند به صورتی که در تصمیمگیری خود با بهرهگیری از تفکر جمعی، ضمن شناسایی فرصتها، تهدیدها و نقاط قوت و ضعف، خطاپذیری عملکرد خود را به حداقل کاهش دهند.
امروزه اتاق فکر یک بخش اصلی در سازمانهاست و نمیتوان به عنوان یک بخش مکمل و یا فرعی دربارهی آن صحبت کرد.
تعریف اتاق فکر:
سادهترین اتاقهای فکر (موسسات سیاست پژوهش مستقل) است. در فرهنگ لغات میراث آمریکایی، اتاق فکر را این گونه تعریف میکند: گروه یا موسسهای که برای انجام پژوهشهای قوی و حل مساله، به خصوص در حوزههای فناوری و استراتژیهای سیاسی تاسیس شده است. مطابق تعریف فرهنگ لغات آکسفورد؛ اتاق فکر موسسهی تحقیقاتی متشکل از گروهی از نخبگان است که به ارائهی مشاوره و ایده برای مسایل ملی و تجاری (سیاسی، اجتماعی و اقتصادی) میپردازد.
همچنین به گروهی بین رشتهای از مشاوران متخصص نیز اطلاق میشود.
ویلیام سفیره در کتاب خود، زبان سیاست اتاق فکر را پلی بین دنیای تحقیقات و ایدهها از یک سو و دنیای سیاستگذاران و دولتمردان از سوی دیگر میشمارد.
بنابراین میتوان گفت که اتاق فکر، مرکزی مطالعاتی و پژوهشی بود است که مطالعات و تحقیقات کاربردی انجام میدهد. آنان اندیشهها، ایدهها و دانش مراکز دانشگاهی و پژوهشی را قابل استفاده و فرصتساز برای سیاستمداران و مدیران اجرایی کشور مینمایند.
ویژگیهای اتاق فکر:
اتاقهای فکر چهار ویژگی عمده دارند که آنها را از سایر سازمانهای پژوهشی متمایز میسازند:
جمع اندیشی: افزایش حجم اطلاعات، گسترش روابط بین المللی و افزایش عوامل تاثیر گذار در امر تصمیمسازی و استراتژی پردازی، ضرورت تفکر جمعی و جمع اندیشی را محرز کرده است. اتاق فکر، الگوی سازمانی جمع اندیشی بود که در پرتو این ضرورت به وجود آمد. فعالیت اتاقهای فکر باعث شد که فرایند جمع اندیشی رشد و گسترش پیدا کند و توانایی خود را برای حل مسایل بزرگ نشان دهد.
تولید فرآوردههای فکری و انتقال به مخاطب: یکی از وظایف اتاقهای فکر، تولید و خلق ایدههای مناسب برای حل مسایل و همچنین تدوین، صورتبندی و مستند سازی آنها است. ساختار و نوع فعالیت اتاقهای فکر به گونهای است که خلاقیت را برای ایدهپردازی افزایش داده و میدانی را برای تضارب آرای مختلف که معطوف به حل مسایل هستند، ایجاد میکنندف اما اگر ایدهها و آرای بدست آمده، اولاً جمع بندی و خلاصه سازی و منقّح نشود و ثانیاً به گونهای مفید و جذاب برای مخاطبان، ارائه نشوند، اتاق فکر به اهداف خود دست نیافته است، لذا اتاقهای فکر علاوه بر شناخت و حل مسایل، تلاش عمدهای را صرف رساندن پیامهای خود به مخاطبان تا حصول آخرین نتایج مورد نظر، به عمل میآورند. تاقهای فکر در تعامل با دستگاههای اجرایی، صرفاً تصمیمساز هستند و نباید درگیر مسایل اجرایی و یا توجیه کارشناسانه تصمیمهای روزمره دستگاهها شوند.
معطوف بودن کوششها به مسایل روز: روح حاکم بر بر فعالیت اتاقهای فکر و آنچه در بطن تمام فعالیتهایی که در اتاقهای فکر صورت میگیرد باید معطوف به تصمیمسازی و استراتژی پردازی بر روی مسایل روز جامعه باش، مسایل که اگر به آنها پرداخته نشود مشکلاتی رابرای حال و آیندهی کشور بجای میگذارد.
درگیر نشدن در مسایل اجرایی و تشریفات رسمی سیاستگذاری: اتاقهای فکر سیاست ساز هستند نه سیاستگذار، بدین معنی که این اتاقهای فکری غالباً نهادهای پیشنهاد دهند هستند و درگیر مسایل تشریفاتی و حقوقی و سیاستگذاری نمیشوند. همچنین اتاقهای فکر در تعامل با دستگاههای اجرایی، صرفاً تصمیمساز هستند و نباید درگیر مسایل اجرایی و یا توجیه کارشناسانه تصمیمهای روزمره دستگاهها شوند.
همچنین اتاقهای فکر 8 ویژگی فرعی دیگر نیز دارند که عبارتند از:
نقد گفتمان وضعیت فکر و دانش برای ساختن وضعیت موقعبت فکری جدید.
دعوت به موضوع خودباوری، خودآگاهی و فراهم سازی فکر خود بنیاد و فراهم نمودن منطق امکان خود اصلاحی.
به وجود آوردن دغدغهی فکر ورزی و فکر سازی پایه جهت تصمیمسازی و تصمیمگیری.
زیرساخت مدلهای طرح و برنامهای و شیوهای برای اعمال مدیریت فکری.
باشگاه فکرسازی و راهی برای حاکمیت تفکر.
هدایت ذهن جامعه به سمت نوگرایی.
کانونی برای فکر کردن و فکرورزی روشمند.
ورودی افکار و اندیشهها به نظام تصمیمسازی است.
وظایف اتاقهای فکر:
از وظایف اتاق فکر میتوان به موارد زیر اشاره کرد: شناسایی، توصیف و صورتبندی دقیق مسایل مورد نظر، ارزیابی مسایل در شرف ظهور وارائهی دیدگاههای تحلیلگرایانه در خصوص آن دسته از سیاستهایی که سیاستگذاران به آن نیاز فوری دارند.
تبدیل ایدههای کلی و شکل نگرفته و پیشنهادهای خام به سیاستهای و برنامههای دقیق و قابل اجرا در عمل.
ایفای نقش به منزلهی یک مرجع مستقل و در بحثهای مربوط به سیاستگذاری و ارزیابی نقادانه سیاستها و برذنامههای دولت یا موسسه سیاستگذار.
فراهم آوردن زمینه برای مبادلهی سازنده اطلاعات و نظرات میان چهرههای اصلی مشارکت کننده و در صورت امکان ایجاد اجماع بین آنان و همچنین فعالیت در مقام تسهیل کننده مبادلهی اطلاعت و آراء میان صاحبنظران.
شناسایی و تربیت نیروهای صاحبنظر در قلمرو تحقیقات مربوط به سیاستگذاری.
معرفی نیروی کار ماهر به دولت مردان و سیاستگذاران.
توضیح و تفسیر سیاستها برای رسانهها و افکار عمومی.
انجام مطالعات تطبیقی و مرور تجربهی کشورهای توسعه یافته و یافتن نقاط قوت و ضعیف سیاستهای آنها.
بومی سازی الگوهای اندیشهای به دست آمده از ترازیابیها و مطالعات تطبیقی.
اتاقهای فکر به دور از تنشهای رسمی موجود در فرآیند قانونی سیاستگذاری و روزمرهگیهای اجرایی، به تدوین و انعکاس پیشنهادهای سازنده و خلاقانهی خود میپردازند و با نوآوری فضای سیاستگذاری و تصمیمگیری را از یکنواختی خارج میکنند.
ممکن است این الگوها در کشورهای مختلف و با توجه به شرایط خاص اجتماعی و فرهنگی مفید باشد، اما در کشور ما باعث ضررهای جبران ناپذیری شود. بهخ همین دلیل بومی سازی سیاستها اهمیت ویژهای دارد.
مطالعات آینده شناسی و آیندهنگاری (foresight) بدون داشتن تصاویری از آینده و ارئهی آن، نمیتوان سایر وظایف نهادهای مولد اندیشه را نیز به درستی به انجام رساند.
خطراتی که اتاقهای فکر را تهدید میکنند:
بالاخره هر اتاقی در برابر نوعی زلزله فرو میریزد. زلزلههای مخربی که باعث فروپاشی اتاقهای فکر میشوند عبارتند از:
از دست دادن استقلال و قدرت آزاد اندیشی مثلاً به دلیل وابستگی مالی.
عدم و جود افراد استراتژیست.
وارد شدن به حوزهی کارهای اجرایی.
عدم مهارت کافی در زمینهی دانش تفکر.
کافی نبودن افراد متخصص در رشتههای گوناگون که نتیجهیآن عدم کامل اندیشی است.
هماهنگ نبودن با شرایط جامعه و همسو نبودن با زمان.
نظرات